آرزو
دیشب تو رستوران یه دختر حدودا 5 ساله دیدم با باباش اومده بودن پیتزا بخورن.اول به باباش گفت باید یه میز دو نفره پیدا کنیم.بعدم که پشت میز نشست قشنگ کت و کلاهش رو درآورد گذاشت رو صندلی و خانم نشست منتظر باباش . باباش که پیتزا آورد دو تایی با هم پیتزا خوردن دهن هم کردن و کلی هم محبت میکردن به هم.آرزو کردم خدا همسری بهت بده که در کودکی با همچین پدری بزرگ شده باشه.که محبت دیده باشه و محبت کردن یاد گرفته باشه.که از بچگی بهش حسادت و جلو زدن و مسابقه دادن با دیگران رو یاد نداده باشن.که تو بتونی با یه آدم نرمال آرامش داشته باشی.